- ۳۰ مهر ۹۲ ، ۱۵:۱۳
- ۶ نظر
مسأله تاریخ و سیاست خارجیمان که به حمدالله با بازگشت شیردال مرتفع شد. با رویکردهای فرهنگی مسئولان محترم، امید است فرهنگمان هم به نوایی برسد. خوشبه حال آیندگان و میراثی که از این فرهنگ برایشان خواهد ماند!
فعلا همین!
مسأله تاریخ و سیاست خارجیمان که به حمدالله با بازگشت شیردال مرتفع شد. با رویکردهای فرهنگی مسئولان محترم، امید است فرهنگمان هم به نوایی برسد. خوشبه حال آیندگان و میراثی که از این فرهنگ برایشان خواهد ماند!
فعلا همین!
این طرح برگرفته از طرح جلد پیشنهادی برای شماره جدید ماهنامه حیات بود که بنا به دلایلی انتخاب نشد. مثلا اینکه قاب شکسته شهید احمدی روشن به این معناست که کار تمام شده و در طرح اغراق صورت گرفته. اما از آنجا که شعار این طرح (که آن هم با همان ملاحظات بعدا رقیق تر شد) به شدت به دلم نشست و طرح حاضر از آن برخاست! و البته که منطقی در آن است، آن را اینجا منتشر میکنم. آنچه شهدای ما به جان خریدند عزت و بالا نگه داشتن پرچم مقاومت بود که امیدوارم قضاوتم در مورد فروش آن اشتباه باشد.
نشان به آن نشان که امام ما 28 بهمن سال گذشته فرموده بودند: بحث مذاکره را پیش کشیدند، که ایران بیاید بنشینیم مذاکره کنیم. همین رفتار غیرمنطقى، در این دعوت به مذاکره هم وجود دارد. غرض آنها حل مشکلات و مسائل نیست - که من بعد توضیح خواهم داد - غرضشان یک کار تبلیغاتى است براى اینکه به ملتهاى مسلمان نشان دهند که ببینید این نظام جمهورى اسلامى بود با آن سرسختى، با آن ایستادگى، اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه و گفتگو را با ما باز کند. وقتى ملت ایران اینجور است، شماها چه میگوئید دیگر؟ این را براى خاموش کردن و ناامید کردن ملتهاى سربرافراشتهى مسلمان که امروز در بسیارى از کشورهاى اسلامىِ اینها نسیم بیدارى وزیده است و به خاطر اسلام احساس عزت میکنند، لازم دارند. از اول انقلاب، این یکى از هدفها بود. از سالهاى اول انقلاب، یکى از هدفهاى آنها همین بود که ایران را پاى میز مصالحه و بدهبستان بکشانند؛ بگویند بالاخره دیدید ایران هم که ادعا میکرد مستقل است، ایستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بیاید بنشیند پاى میز مذاکره؟ امروز هم همین هدف را دنبال میکنند.
حالا قضاوت با شما...
این سلطه گران همیشه روی سگی و باطن چدنی شان را زیر ظاهر مخملی خود پنهان می کنند!
انگار این جماعت ساده لوحِ دل در گرو غرب نهاده, تا چیزی را نبینند باور نمی کنند! پس بنشینید و نتایج زودباوری خود را ببینید و بعدا مثل داستان هسته ای بگویید آن دوره صداقت ما و حسن نیت نداشتن طرف مقابل را ثابت کرد!