کال گراف

می رسانندمان روزی...

.

.

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر و گرافیک» ثبت شده است

ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم 

آنقدر به عمرم رمضان آمده رفته

محمدمهدی سیار

مادر! مرا ببخش اگر دیر آمدم

یک مشت استخوان شدنم طول می‌کشید

تا ارتفاع شانه مردان شهرمان

از دست خاک پر زدنم طول می‌کشید...

هر که را صبح شهادت نیست

شام مرگ هست

ای خوش آن روز... ای خوش آن روز...

الی متی احار فیک...

دم افطار که بی‌تاب‌تر و تشنه‌ترم

می‌شوم غرق علمدار...عمو...آب...حرم...

من ترک چایی کرده بودم سالیانی

موکب به موکب اربعین، چایی‌خورم کرد...

چای اربعین

پیامکی از برادر عزیزم سید علی اصغر علوی (+ + +)

به اشک چله گرفتم که غرق غم باشم

دعا کنید که من اربعین حرم باشم

دعاکنید...

دعا کنید...

هوا خوب یا بد، چه فرقی است یار؟

مـن انـدر هــوایت نفـــس می‌کشــم

هوای حسین