کال گراف

می رسانندمان روزی...

.

.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مادر» ثبت شده است

اشک... اشک... و بازهم اشک

و کینه‌ای که ریشه این سگ نجس را خواهد خشکاند...

در خون شد آرزویی...

آرزوی همه ی ماست فدا شدن در راهت مادر!

خدا می داند که لایقش نیستیم!

ما کجا و خیل شهدا کجا؟!

ولی ... کم ما و کرم تو...

مادر کرمی کن...

مادر کرمی کن...

مادر کرمی کن که به راه تو فدا شم | من همسفر خیل عظیم شهدا شم

این نوای زیبا رو با صدای برادر امیر عباسی در هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق علیه السلام گوش کنید:

http://misaq.basijisu.com/media/91/m/shab7/Shab7%20M91%20Shoor.mp3

همه ی دشت گواهند که با بوی بهار

عطر یک خانه ی آتش زده احساس شده است...

عطر آتش

برای دریافت تصویر در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید