هوای حسین
چهارشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۲، ۰۲:۱۷ ق.ظ
تقریبا دو ماه پیش بود... روبروی حرم ارباب... شب آخر... صاحب دلی پیامک فرستاده بود:
دم مــــرگ چشـــم انتــظار تــــــو ام
نگـــو انتـــظاری عبـــث مـــیکشـــم
هوا خوب یا بد، چه فرقی است یار؟
مـن انـدر هــوایت نفـــس میکشــم
مـــران دســـت خالـــی مـــرا از درت
که من جاهـلم، زود پس مـیکشـم
پـــر مـــرغ قلبـــم شکسـته حبیـــب!
من این رنج را از قفس میکشم...
حالا اون صاحب دل زائر کربلاست، شب آخر ...
و من دلم رو به همین یک بیت خوش کردم...
برای مشاهده تصویر در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید